//
Card image cap

آشنایی با یادگیری انتقال (Transfer Learning) به زبان ساده

«یادگیری انتقال» یک موضوع مهم در زمینه یادگیری ماشین است که بر روی استفاده از دانش کسب شده در حل یک مسئله متمرکز است و این دانش را برای حل مسائل مختلف و مرتبط دیگر به کار می‌برد. به عنوان مثال، اگر یک الگوریتم برای تشخیص خودروها از تصاویر یا ویدئوها آموزش دیده شود، می‌تواند این دانش را برای حل مسائل تشخیص تراکتورها نیز به کار گیرد. این حوزه پژوهشی ارتباط دارد با تاریخچه طولانی در ادبیات روانشناسی مرتبط با "انتقال یادگیری"، هرچند که ارتباط رسمی بین این دو حوزه محدود است.

استفاده از تجربه و دانش به دست آمده در یک زمینه برای بهبود عملکرد در زمینه‌های مشابه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این مفهوم از انتقال یادگیری، مانند آموزه‌های روانشناسی در زمینه انتقال دانش، به تحلیل و بهینه‌سازی یادگیری در زمینه‌های مختلف می‌پردازد. این رویکرد، که اغلب با استفاده از شبکه‌های عصبی و الگوریتم‌های یادگیری عمیق اجرا می‌شود، امکان انتقال دانش از یک وظیفه به وظایف مشابه را تسهیل می‌کند.

در مجموع، یادگیری انتقال به عنوان یک استراتژی هوش مصنوعی، با بهره‌گیری از تجربیات گذشته، به دستیابی به عملکرد بهتر و سریعتر در حل مسائل جدید کمک می‌کند. این موضوع، نه تنها در زمینه‌های مختلف یادگیری ماشینی بلکه در ارتباط با روانشناسی انتقال دانش، توسعه‌یافته و مورد توجه قرار گرفته است.

تاریخچه یادگیری انتقال

در اوایل تلاش‌ها برای توسعه ایده «انتقال» در حوزه یادگیری ماشین، لورین پرت نقش بسیار مهمی داشت. او در سال ۱۹۹۳ الگوریتم «انتقال مبتنی بر تمایز» یا همان DBT را معرفی کرد. این الگوریتم بر اساس ایده تمایز میان داده‌ها عمل می‌کند.

در سال ۱۹۹۷، یک مقاله در ژورنال Machine Learning منتشر شد که به بررسی مفهوم یادگیری انتقال پرداخت. این مقاله نقطه شروعی مهم برای تحقیقات بعدی در این زمینه بود. پیشرفت‌های قابل توجهی در سال ۱۹۹۸ اتفاق افتاد و مفهوم یادگیری چند وظیفه‌ای به همراه تحلیل رسمی پایه‌های نظری وارد عرصه شد.

در همین سال، کتاب "Learning to Learn" توسط لورین پرت و سباستین تران به چاپ رسید. این کتاب به عنوان یک مرور کامل بر زمینه یادگیری انتقال شناخته می‌شود و در آن به جزئیات ایده‌ها و تکنیک‌های مختلف پرداخته شده است.

همچنین، یک مقاله دیگر در ژورنال Connection Science در همان دوره زمانی منتشر شد که به استفاده مجدد از شبکه‌های عصبی از طریق یادگیری انتقال اشاره داشت. این مقاله به توسعه یادگیری انتقال در زمینه علوم شناختی نیز اشاره کرد.

با این توضیحات، نقش لورین پرت و همچنین پیشرفت‌های او در توسعه ایده‌ها و تکنیک‌های یادگیری انتقال در دهه ۱۹۹۰ به وضوح نمایان می‌شود.

کاربردها

الگوریتم‌های متعددی برای انجام یادگیری انتقال در دو دسته اصلی شبکه‌های منطق مارکوف (MLN) و شبکه‌های بیزی وجود دارند. این الگوریتم‌ها با موفقیت در حوزه‌های متنی مانند دسته‌بندی متن و فیلترینگ اسپم به کار گرفته شده‌اند. این روش‌ها نه تنها در زمینه‌های یادگیری ماشین بلکه در بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز اثربخشی خود را نشان داده‌اند.

مفهوم یادگیری انتقال یا انتقال دانش به کارگیری دانشی که از یک دامنه به دامنه دیگر انتقال پیدا کرده است. در زمینه دسته‌بندی متن، این امر به معنای استفاده از تجربیات یادگیری از یک مجموعه متنی برای بهبود عملکرد در تشخیص و دسته‌بندی متون جدید است.

الگوریتم‌های یادگیری انتقال در شبکه‌های منطق مارکوف باعث افزایش دقت و کارآیی در وظایف دسته‌بندی متن می‌شوند. همچنین، الگوریتم‌های مبتنی بر شبکه‌های بیزی نیز به عنوان ابزارهای قدرتمندی در این زمینه ثابت اثرگذاری کرده‌اند.

استفاده از این الگوریتم‌ها در وظایفی همچون دسته‌بندی متن و فیلترینگ اسپم، اثربخشی و کارآیی بالایی در تشخیص الگوها و ویژگی‌های متنی ناخواهرفته را به ارمغان آورده است. این رویکردها نه تنها در زمینه دسته‌بندی متن بلکه در حوزه‌های متنوع دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته و بهبودهای قابل توجهی را به دنبال داشته‌اند.



نظرات

برای ثبت نظر لطفا وارد حساب کاربری شوید

ورود / ثبت نام